ديوان الامام علي عليه السلام Popular
اشارة:
سرشناسه : علي بن ابي طالب(ع)، امام اول، ۲۳ قبل از هجرت - ق ۴۰
عنوان قراردادي : [ديوان]- محمد بن محمد [شعيري]
عنوان و نام پديدآور : ديوان اميرالمومنين و سيد البلغاآ و المتكلمين الامام علي بن ابي طالب عليه السلام
مشخصات نشر : [قم]: شريف الرضي، ۱۳۷۳.
مشخصات ظاهري : ص ۱۱۲
شابك : بها:۱۲۰۰ريال
وضعيت فهرست نويسي : فهرستنويسي قبلي
يادداشت : عنوان روي جلد: ديوان الامام علي اميرالمومنين و سيدالبلغاآ و المتكلمين عليه السلام و بليه القصيده الكوثريه.
عنوان روي جلد : ديوان الامام علي اميرالمومنين و سيدالبلغاآ و المتكلمين عليه السلام و بليه القصيده الكوثريه.
موضوع : شعر عربي -- قرن ق ۱
رده بندي كنگره : PJA۳۱۰۶/د۹ ۱۳۷۳
رده بندي ديويي : ۸۹۲/۷۱۳
شماره كتابشناسي ملي : م ۷۴-۹۶۰
هذا الكتاب ...:
الناس من جهة التمثال أكفاء؛ تحذير از مجالست جاهلان وتنفير از مؤانست غافلان؛ شكايت روزگار غدار وحكايت دوستان بي اعتبار؛ شكوه از زنان بي وفا كه نه صدق دارند ونه صفا؛ امر به جستن روزي به اميد فتح وفيروزي؛ منع از مبالغة در جمع مال وشكايت از دهر پريشان حال؛ حصر موت در مشقت دنيا كه محل عناست ومنزل بلا؛ امر بطلاق دنيا كه عروسي است نازيبا؛ اشارت به ندامت اخروي در محبت اسباب دنيوي؛ امر به اجتناب از اين جهان خراب؛ اظهار يد علياة وبلاء والفتي الحاذق الأديب إذا ماخانه الدهر لم يخنه عزاء در تحمل شدائد دنيا؛ بيان اختيارات ايام أسبوع به طرزي مقبول ومطبوع؛ دعاء ومناجات با قاضي الحاجات؛ مرثيه حضرت خاتم ص؛ بيان شجاعت خود در بدر ومدح صحابه عاليقدر؛ نصيحت قرة العين امام حسين ع؛ نصيحت امام حسين ع وتنبيه او بر شهادت خود وأولاد كرام؛ نصيحت سيد البرية امام حسن عليه التحية؛ نصيحت أمير المؤمنين حسن أثابه الله بمقاساة المحن؛ نهي از اضطراب در وقت فتنه وانقلاب؛ اظهار اصطبار بر سختي روزگار؛ بيان آنكه فرح لازم ترح است ويسر تابع عسر؛ نهي از عجز وفروتني پيش مرد دنا؛ اظهار صبر بر حوادث زمان براي دفع شماتت دشمنان؛ امر به سخا وكرم با جميع طوائف وامم؛ بيان آنكه كثرت مال عيوب را بپوشاند؛ شكايت از فقر واحتياج؛ بيان آنكه دنيا به فطانت وعقل حاصل نشود؛ ستايش دانش وخرد كه سبب نجاتست وسعادت ابد؛ مدح علم وادب وحمد عقل وحسب؛ امر به تحصيل آداب ومنع از تفاخر به انساب؛ نفي عوارض جسماني واثبات فضائل نفساني؛ تحسين سكوت وستايش خاموشي؛ تنبيه بر ترك جواب اراذل؛ اظهار آثار حلم از كمال كياست وعلم؛ امر به ستر عيوب وعفو ذنوب؛ شكايت از دوستان منافق؛ شكايت از فقدان احبا واصدقا؛ مناجات ودعا بدرگاه الهي؛ مناجات با حضرت قاضي الحاجات؛ منع از مداومت در مصاحبت؛ در ترتيب چيدن اظفار؛ در تقريب نفس به موت؛ تبيين مصائب زمان وتعيين نوائب جهان؛ ارشاد ارباب صلاح به اسباب فلاح؛ بيان زوال جاه ومال ومذمت حرص بر جمع مال؛ توبيخ بر متابعت نفس وهوا؛ شكايت از پيري وسفيد شدن مو؛ شكايت از حوادث روزگار؛ تأسف بر ايام جواني ودوستان جاني؛ اظهار ملال از مصائب ايام در وقت وفات فاطمة ع؛ اظهار ملال در وفات فاطمه زهرا ع؛ خطاب به فاطمه بعداز وفات؛ جواب از زبان آن مخدره؛ مرثيه در وقت زيارت خاتم الأنبياء؛ تعيير وليد بن مغيره؛ خطاب به ابي لهب وتعيير او به ترك ادب؛ خطاب به وليد در وقت قتل او به غزاي بدر؛ رجز ابي سعيد بن ابي طلحه در احد؛ جواب او به احسن عبارات؛ خطاب به احزاب كه قيام نمودند به محاصره مدينه؛ مفاخرت شفيع محشر در غزوه خيبر؛ رجز مرحب در غزاي خيبر؛ جواب او به احسن عبارات؛ خطاب به ياسر وخيبريان؛ خطاب به عنتر بن صامت مرادي وعساكر خيبر؛ خطاب به ربيع بن ابي الحقيق خيبري؛ خطاب به جماهر خيبري واظهار شجاعت ودلاوري؛ رجز مرة بن مروان دارمي در خيبر؛ جواب او به وجهي لايق وطرزي فائق؛ خطاب به معاوية بن أبي سفيان در غزاي صفين؛ تعريض به معاوية بن أبي سفيان؛ خطاب به حريث مولي معاويه در وقت كشتن او به صفين؛ جواب يكي از اعداي دين در حرب صفين؛ خطاب به حريث بن صباح حميري در صفين؛ خطاب به معاوية وجنود او در ليلة الهرير؛ مدح اصحاب ظفر آئين در صفين؛ ستايش عساكر نصرت مآثر؛ مدح قبيله اي چند از عرب؛ خطاب به عثمان بن عفان؛ تنبيه بر زوال وفناي دنيا؛ در فناء دنيا وتشبيه أو به خانه عنكبوت؛ بيان تغيير احوال زمان؛ ترغيب نفس به دار عقبي؛ ارشاد به قناعت وتذكار موت؛ ارشاد به قناعت وفراغت از سؤال؛ تحريص بر نفي حرص وقناعت به لقمه مقرر؛ ارشاد به مخالفت نفس وترك لذات وشهوات؛ ارشاد به صبر در حوادث روزگار؛ در مذمت كثرت كلام ومدح خاموشي؛ در مدح از مكارم اخلاق؛ مرثيه حضرت خاتم النبيين ص؛ استجازه محاربه از سيد عالم ص؛ تهديد دشمني كه متوجه حرب شده؛ نصيحت اصحاب سعادت انتساب در صفين؛ بيان آنكه فرح لازم اندوه است وفرج تابع مكروه؛ در احتياج به جهل در بعض اوقات؛ خطاب به فاطمه زهرا وقت توجه به محاربه اعدا؛ شكايت از دوستان منافق؛ بيان آئين مخالطت ومصاحبت؛ ستايش رفق وتأني ومدارا؛ نهي از افشاء اسرار؛ امر به عبادت ونهي از بيهوده گفتن؛ شرح مقاتله ليلة الهرير؛ تحسين فراغت به احسن وجوه بلاغت؛ نصيحت قرة العين امام حسين ع؛ تهيج نفس ناطقه به كسب فضائل؛ ارشاد به توقف اكتساب معالي به مشقت أيام وسهر ليالي ؛ امر به مسافرت وبيان فوائد وثمرات آن؛ بيان توقف جميع امور به امر خداوند غفور؛ بيان آنكه امور بر وفق تقدير الهي است؛ مذمت جمعي كه به صورت انسانند؛ تنبيه بر احتراز از ياران منافق؛ تفصيل مراسم محبت ومودت؛ بيان آنكه دوست دشمن دشمن است؛ اثبات ثبات در محبت ووفا؛ آرزوي رفيق جاني وشفيق روحاني؛ ترغيب نفس به قناعت؛ تنبيه بر تسكين دلهاي پريشان؛ خطاب به مرديكه طمع خلود در دار دنيا دارد؛ ارشاد به ابن الوقت بودن؛ بيان يكسان شدن خلائق بعداز موت؛ بيان فناي عالم وزوال بني آدم؛ اظهار انديشه موت كردن؛ تأسف بر گذشتن ايام شباب؛ ذكر جمعي كه تمناي موت آن حضرت را داشته اند؛ بيان احاطه موت به هر كه تولد مي يابد؛ در مرثيه پدر بزرگوار وذم قريش؛ مرثيه فاطمه زهرا در وقت حمي؛ خطاب به فاطمه زهرا براي اطعام اسيري؛ جواب فاطمه زهرا آن حضرت را؛ رجز وقت بناي مسجد مدينه؛ اقرار بر حقيقت دين اسلام؛ رجز بعدقتل زيد بن طلحه در احد؛ منع شماتت هند زوجه ابي سفيان؛ بيان حوادث كه در غزوه احد رو نمود؛ معذرت از قتل خويشان؛ بيان شكست قريش در غزاي خندق؛ خطاب به سيد بن سلمة مخزومي ؛ مفاخرت به قرابت حضرت خاتم النبيين ص؛ شكايت از ياغيان وقت نزول نزديكي بصره وتوجه به حرب عايشه؛ خطاب به محمد بن حنفيه در حرب جمل؛ تعريض به عبدالرحمن بن ملجم مرادي؛ توبيخ ابن ملجم واشاره به وعده قطام؛ رجز كه در بين راه مسجد فرموده؛ ارشاد به تحمل اندوه وصبر بر مكروه؛ مناجات با قاضي الحاجات؛ بيان جامعيت حقيقت انساني؛ تحسين علم وتقبيح جهل؛ اظهار صفاي طبع وجلاء ذهن؛ بيان آنكه مرد جاهل مرده است؛ مذمت بعضي مردم كه به معني بهائمند؛ امر به تحصيل آداب در صغر سن؛ بيان آنكه حصول مقاصد موقوف به محنت كشيدنست؛ خطاب به اشعث بن قيس در صفين؛ امر به صبر وتحمل وتفويض وتوكل؛ بيان آنكه رنج وراحت قرين همند؛ بيان آنكه صفاي دنيا به كدورت آميخته است؛ اميدوار ساختن فقيران؛ بيان تغير وتبدل روزگار غدار؛ اظهار صبر در زمان عسر؛ ستايش نفس مطمئنه به استغنا؛ تنبيه بر تمكن در مقام رضا؛ بيان آنكه گريختن از مرگ ممكن نيست؛ تمهيد عذر از قبل اهل تقصير؛ بيان آنكه سعادت وشقاوت به تقدير الهي است؛ تسبيح وتنزيه وتقديس الهي؛ بيان اختلاف روزگار؛ تنبيه بر فنا وزوال دنيا؛ شكايت از اقبال وادبار دنيا؛ خطاب به دنيا وشكايت از او؛ قطع رشته امل به تذكار اجل؛ منع اعتماد به مساعدت روزگار؛ منع از نكوهش ايام ماضيه؛ در بيان اقسام مردمان؛ در بيان اصناف بشر؛ مدح غنا وترجيح او بر فقر؛ بيان آنكه دولت ساتر عيوب است؛ تنبيه به آنكه فقر موجب ذلت است؛ در مذمت غنا كه اسباب عصيان است؛ در مذمت شهوات نفسانيه؛ در مدح عار وبيان انواع آن؛ تأسف بر فوت ائمه دين؛ اظهار رسيدن اندوه به كمال؛ ستايش كسي كه در مقام صبر ثابت قدم بوده؛ تبيين يمن انبساط وتحسين حسن اختلاط؛ ترغيب به تحصيل دوست حقيقي؛ خطاب به شخصي كه از حليه خير عاري بوده؛ خطاب به يكي از ازواج كه به ملامت آن حضرت زبان گشاده؛ در ستايش قناعت؛ ارشاد به كسب حلال؛ ترغيب نفس به پرهيزگاري؛ اظهار ترحم بر طفلان يتيم؛ تخويف نفس از شيب؛ مرثيه حضرت خاتم الأنبياءص؛ بيان آنكه تعزيت دافع مرارت فراق است؛ حكايت خوابيدن به جاي رسول الله ص؛ خطاب به اسامه بن زيد اعور؛ جواب أسامة بن زيد؛ خطاب به مرحب بن شاس؛ جواب مرحب بن شاس؛ خطاب به مرحب خيبري وجواب جواب او؛ رجز ياسر خيبري؛ جواب رجز ياسر به توفيق خداوند قادر؛ جواب رجز ياسر وتهديد او به تيغ قاهر؛ رجز عنتر در غزاي خيبر؛ جواب رجز عنتر به الهام خالق اكبر؛ سوزانيدن جمعي كه به الوهيت او مقر بودند؛ مدح اهل بيت سيد عالم ص؛ باز نمودن شجاعت وقوت؛ بيان اغماض از قبايح اعمال اقران؛ شكايت از اشخاصي كه نقض بيعت نمودند؛ اظهار ملال از قتل طلحه وزبير؛ شكوه از بودن خلافت او در ايام فتنه وبلا؛ خطاب به عمرو بن عاص در حرب صفين؛ اظهار ملال از قتل احمر غلام عثمان به قصاص غلام خود كيسان؛ خطاب به اصحاب خود در حرب صفين؛ جستن معاويه براي مبارزه در حرب صفين؛ شكوه از حيله ابن عاص با ابو موسي اشعري؛ اقامه برهان بر فناي افراد انسان؛ رجز عمرو بن عبدود در خندق؛ جواب عمرو بن عبدود؛ نصيحت قرة العين امام حسن ع؛ نهي از اعتراض بر قضاي خالق؛ شكايت از باقي نماندن دوستان؛ تقريب نفس به موت كه لازم حياتست؛ عرض سلام بر اهل قبور؛ اظهار شجاعت خود در بدر؛ مفاخرت به آنكه ريحان او شمشير وخنجر است؛ خطاب به طلحة بن أبي طلحه در احد؛ تخويف أسامة بن زيد اعور در احد؛ حكايت زندان كه در بصره ساخته؛ ترغيب به جستن گنج عافيت؛ پيام به عمرو بن عاص در صفين؛ جواب عمرو بن عاص؛ ترغيب وتحريص به انفاق مال؛ بيان آنكه حصول مقاصد موقوف به قضاست؛ تعيير مخالفان ومدعيان؛ پيام معاوية بن أبي سفيان به مرتضي ع؛ جواب حضرت مرتضي ع او را؛ تهييج عمرو بن عاص معاويه را به حرب علي ع؛ خطاب معاويه به عمرو بن عاص؛ بيان توجه خويش به اوساط واجتناب از تفريط وافراط؛ تنبيه بر رضا وايمان به قضا؛ ترجيح خواب مرد پريشان بر بيداري؛ منع از احسان به اراذل؛ امر به حلم واعتدال در محبت وعداوت؛ بيان لوازم محبت واخوت؛ هدايت به لوازم ومراسم احسان؛ شكايت از بي وفائي مردمان؛ تنبيه بر دفع دشمن در وقت ظفر؛ نهي از جزع وناله در مصائب؛ نهي از حرص در جمع مال؛ بيان انتهاي هر جمعيتي به پريشاني؛ نفي توغل در هوي وهوس؛ ترغيب به جوع وتنفير از گناهان صغيره؛ اعتراف به كثرت گناهان ومعاصي؛ سپاس وستايش الهي؛ مناجات با قاضي الحاجات؛ ترغيب به قناعت وپرهيزگاري؛ خطاب ابو طالب ونصيحت او به مرتضي؛ جواب حيدر وپذيرفتن نصيحت پدر؛ خطاب عمرو بن معديكرب به علي مرتضي؛ جواب مرتضي به افصح عبارات؛ در قتل اغشم به تيغ خون افشان؛ بيان تسلط خويش بر اعداء دين؛ اظهار اندوه از فوت دوستان؛ در مذمت اشتغال به دنيا؛ اميدوار ساختن گناه كاران؛ اميدوار ساختن ارباب مناهي؛ امر به فضل وعفو واحسان؛ نهي از بخل وامر به سخا وكرم؛ اظهار مقام تفويض ورضا؛ بيان اضطرار خلايق وتفويض امر به خالق؛ ستايش موت كه روح را از بدن مي رهاند؛ بيان صفات الهي كه بحري است نامتناهي؛ كشته شدن كعب بن اشرف وبيرون كردن قبيله بني نضير؛ خبر گريختن غطريف بن جشم؛ اظهار اشتياق به ارض كوفه؛ ترغيب به توكل وتفويض امر به خداوند؛ بيان ضديت ميانه غني وخرد؛ اظهار رضا به قضاي الهي؛ ترجيح وتفضيل علم بر مال؛ در بيان فنا وسرعت زوال دنيا؛ مذمت دنيا كه مورث بلاء است؛ شكايت از فقدان ياران موافق؛ شكايت از ياران منافق؛ خطاب به عبيد بن بريده؛ حكايت غزاي بدر؛ خطاب به موسي بن حازم عكي؛ اخبار از غيب بي شائبه ريب؛ اظهار فراست از حدس وكياست؛ تعيير معاويه براي مسجدي كه در دمشق ساخته؛ بيان عجز عقول از ادراك حقيقت الهي؛ توحيد ذاتي كه اشرف مطالب اولياء است؛ اشاره به جزاي اعمال واقوال؛ نهي از اضطراب منتهي به اضطرار؛ مناجات وقت قتل مرة بن مروان به خيبر؛ مدح عساكر ظفر مآثر؛ بازداشتن نفس از حرص وهوي؛ تنبيه نفس خويش به رسيدن اجل؛ در مذمت دنيا وبيان فناء آن؛ در مذمت اشتغال به دنياي دنا؛ تشبيه دنيا به چيزهاي بي حقيقت؛ در بيان فنا وزوال دنيا؛ مذمت جمع مال وحرص وبخل؛ اظهار همت عليا وتجرد از دنيا؛ بيان اشتغال مردم به كارهاي بي حاصل؛ بيان زوال جهان وفناي زمان؛ ارشاد نفس به صفات عاليه؛ خطاب به جابر بن عبد الله انصاري؛ بيان حال سلاطين گذشته؛ بيان اشتياق خويش به فاطمه زهرا؛ بيان آمدن پيري ورفتن جواني؛ در اظهار حزم عاقلان؛ در مذمت بخل ووعد كاذب؛ ترغيب به تحصيل علم وفطانت؛ مفاخرت به علم وحكمت خويش؛ بيان معناي غنا وكرم وفقاهت؛ امر به صمت ونهي از بسيارگوئي؛ منع جمعي كه عيب مردمان جويند؛ امر به حفظ نفس اماره وشكيبائي؛ نهي از جزع در وقت عسرت؛ در مذمت سؤال وريختن آبرو؛ در مذمت تكبر ودشمني وسؤال؛ در مدح كسب وذم سؤال؛ اظهار استغنا از خلق عالم؛ اظهار مروت وفتوت خويش؛ مذمت سؤال ومدح صبر وقناعت؛ اظهار كمال احسان با فقيران؛ ارشاد به قطع دشمني به عجز وفروتني؛ شكايت از مخالفت روزگار؛ خطاب به همام بن اغفل ثقفي؛ اظهار خوف از عقاب الهي؛ بيان اهوال روز قيامت؛ خطاب به حارث اعور همداني؛ نفي قواعد واحكام نجوم؛ اخبار از ظهور مهدي موعود ع؛ خطاب به ابي بكر رضي الله عنه؛ اظهار شجاعت ودليري خويش؛ اظهار دليري ودعوي شيري؛ امر به كتمان شجاعت وعلم ومال؛ مرثيه خديجه وابو طالب؛ اظهار اخلاص با نبي ص؛ اظهار محبت خود به رسول خداص؛ حكايت غزاي بدر وفتح رسول ص؛ حكايت غزاي احد در حوالي مدينه؛ رجز عثمان بن ابي طلحه در احد؛ جواب أو به عبارات بليغه؛ رجز ابو الحكم عمرو بن اخنس در احد؛ جواب او به عبارتي نيكو؛ حكايت غزاي خندق؛ حكايت قتل حي بن أخطب؛ بيان اراجيف منافقان صاحب كينه؛ اظهار اندوه وقت نزديك شدن حرب جمل؛ شكايت از طلحه وزبير؛ پيام به معاوية بن أبي سفيان؛ جواب دادن معاويه به جدال؛ جواب جواب به آئين صواب؛ صفت لشكر ظفر پيكر؛ اظهار خوشنودي از عبدالعزيز بن حرث؛ تمناي موت خويش وقت شهادت عمار ياسر؛ حكايت قتل لشكر شام؛ مناجات با قاضي الحاجات؛ طلسم كه از جهت رفع صداع مجربست؛ بيان عجز عقول از ادراك كنه خالق؛ بيان عجز انسان وايمان به قضاي يزدان؛ تفويض امور به قضاي الهي؛ مذمت جمعي كه به نفي حشر قائلند؛ تنبيه به زوال زمان وفناي جهان؛ بيان امتزاج شهد دهر به زهر؛ مذمت دنيا كه مردم فريب است؛ امر به شكر نعم ذي الجلال؛ نصيحت قرة العين امام حسين ع؛ بيان نفاست احسان نزد كريم؛ نفي احتياج به سؤال از ارباب كرم؛ نهي از گفتن اسرار با غيركرام وابرار؛ نهي از ستم در وقت اقتدار؛ نهي از مزاح وهزل فتنه انگيز؛ بيان مراسم اخوت ومعالم فتوت؛ تأسف بر انهدام اركان مسلماني؛ شكايت آن زن آزرده از شوهر خود؛ جواب گفتن شوهر او را؛ حكم نمودن امير مؤمنان ع؛ ترغيب نفس به جلادت؛ مرثيه ابي طالب ومدح او به مناقب؛ خطاب به فاطمه براي اطعام يتيمي بينوا؛ جواب فاطمه زهرا حيدر را؛ دم زدن از علو همت به افتخار؛ مباهات به قرابت نبي ومنافرت از اجنبي؛ مفاخرت به مناقب خود در مجلس خليفه ثاني؛ شكايت از اهل نفاق وشقاق؛ در مدح حارث بن صمه انصاري؛ مباهات بعداز مراجعت از احد؛ رجز غطريف بن جشم؛ جواب او به عباراتي نيكو؛ خطاب به عمرو بن عبدود در خندق؛ رجز داود بن قابوس بكري در خيبر؛ جواب او به احسن كلام؛ خطاب به يهود خيبر؛ رجز در وقت قتل صحيح خيبري؛ خطاب به زبير در حرب جمل؛ خطاب به معاوية بن أبي سفيان؛ خطاب به معاويه ومفاخرت به مناقب عاليه؛ مذمت اراذل به نافرماني؛ حكايت مقاتله عرب در صفين؛ حكايت حرب صفين وذكر قبائل همدان؛ حكايت قتل يكي از مفسدين؛ مرثيه هاشم وياراني كه در صفين شهيد شدند؛ تحريك سلسله حرب در صفين؛ اظهار اندوه از قتل اعيان اهل شام؛ مذمت بعضي از قبائل عرب؛ مناجات با قاضي الحاجات؛ ابتهال وزاري به درگاه باري؛ نصيحت قرة العين امام حسين ع؛ در امر به صبر وشكيبائي؛ نهي از كراهت مكروه دنيوي؛ اشاره به رضا وتسهيل امور؛ تنبيه به غنيمت شمردن اقبال؛ شكايت از جفاي روزگار؛ بيان تأديب روزگار انسان را؛ نهي از فروتني با مردم دنا؛ دمزدن از لوازم تقدير؛ ارشاد به تسليم ومنع از عجب؛ امر به حيا وپرهيز از دنيا؛ بيان بي اعتباري جهان؛ شكايت از ياران منافق؛ مبالغه در محافظت زنان از مردان؛ بيان بيوفائي زنان گمراه؛ اظهار حرمان در عين وصال؛ خطاب به خليفه ثاني عمر بن خطاب؛ نهي از اختيار غربت كه مؤدي است به كربت؛ شكايت از فسق وفجور فاسقان؛ نفي تأثير كواكب ونجوم؛ تحسين فال سعادت مال؛ اظهار شرافت حسب خويش؛ معما به اسم محمدص بر وفق حساب ابجد؛ خطاب به فاطمه براي اطعام مسكيني؛ جواب فاطمه بر وجه طاعت؛ شكايت از مشركان به ايذاي عثمان؛ تهديد كفار در غزوه بدر؛ تخويف يكي از كفار به تيغ آتشبار؛ تهديد يكي از اشرار به تيغ آتشبار؛ توصيف نقش تيغ ظفر اثر خويش؛ خطاب به محمد بن حنفيه در حرب جمل؛ خطاب عمرو بن عاص در صفين به لشكر امير المؤمنين؛ جواب او به احسن عبارات؛ تخويف معاندان دين در صفين؛ خطاب عبد الله اراسي در نهروان به لشكر مرتضي ع؛ جواب او به عبارتي نيكو؛ بيان ابتلاي ارباب كمال؛ خطاب به فرقه باغيه ومذمت معاويه؛ ارشاد به تحمل وشكيبائي؛ منع از انبساط با مرد دنا؛ ارشاد به احسان ياران در وقت دولت؛ اظهار صفا به حضرت مصطفي ص؛ در بيان صفات پسنديده؛ ذكر صفات ارباب كمال؛ در مدح فقر وقناعت؛ ترغيب نفس به قناعت؛ منع از صفات ذميمه؛ منع از حرص وريختن آبرو؛ هدايت نفس به رضا واطاعت قضاء؛ تنفير نفس از دنيا وترغيب أو به عقبا؛ تخويف نفس به حشر وتهديد او به نشر؛ آرزو كردن عدم از غايت الم؛ شكايت از روزگار غدار؛ برانگيختن نفس جانب عبادت؛ استدلال از تكلم بر شرافت مردم؛ بيان آنكه حرص تابع حياتست؛ مرثيه حضرت خاتم النبيين ص؛ مفاخرت به علاقه فاطمه وحسنين؛ اظهار شجاعت در وقت قتل يكي از كفار؛ خطاب يكي از اعداء به لشكر مرتضي ع؛ جواب او به عبارتي نيكو؛ ارشاد به تفويض وتوكل به خداوند
COM_DBOOK_LISTING_DETAILS
- دیجیتالی
- 1
- 2499
- PJA3106 /د9 1373
- 892/713
- م 74-960
- رایگان
- 2